ای کاش:
اسمت را برای همیشه در قلبم ننوشته بودم
و عشقت را برای همیشه در دلم جای نداده بودم
ولی حالا که این کارا کرده ام برای همیشه دوستت خواهم داشت
و هیچگاه و در هیچ مکانی از کاغذ و برگه قلبم حذف نکرده و نخواهد کرد
پس:
دوست دارم
دوست دارم یه عالمه
دوست دارم به وسعت یه آسمون به وسعت سیارمون
دوست دارم به خاطر مهربونیات؛به خاطر صبوریات
دوست دارم نه در هوس بلکه مثل یه بت پرس
راحتت کنم دوست دارم تا آخرین نفس.
بگذار با چشمهای تو ببینم
بگذار در نگاه تو ذوب شوم
بگذار در زیر باران
شانه به شانه ات قدم زنم
و تو برایم از آرزوهایت ترانه بسرایی
بگذار به قداست عشقمان کوچک شوم
وقتی با تو به پرواز شاپرکهای کنار برکه
می خندم
بگذار شبها رو به ستاره ها خاطرات شیرینمان را شماره کنیم
بگذار همیشه در ذهنم مثل نگاه اول مهربان و پاک باشی
بگذار نامم چون شاه کلیدی بر درگاه قلبت همیشگی باشد
بگذار نگاهمان نه به هوس
که به عشق....آن هم عشقی آسمانی در هم گره خورد
بگذار دلم برای تو باشد
بگذار دلت ..
حالم رابپرسد
بگذار قلبم برای تو بتپد
بگذار آرزوهایم با تو باشد.....
برای تو....
به خاطر تو......
بگذار خیال کنم دوستم داری و از این خیال
شب ها تا سپیدی روز با ستاره ها باشم
بگذار از دوریت بگریم
بگذار از دوریت بگریم
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند
دلم تنگ است.
بیا ای روشن .... ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها
دلم تنگ است.
بیا بنگر چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی.
شب افتاده است و من تنها و تاریکم ....
و در ایوان من دیریست
در خوابند
پرستوها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی
بیا ای مهربان با من !
بیا ای یاد مهتابی